Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جام جم آنلاین»
2024-05-05@02:06:51 GMT

امیرکیا به توان(3)

تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۳۲۵۸۳

امیرکیا سومین و کوچک‌ترین فرزند خانواده علیرضازاده بود و پدر و مادرش عاشق او بودند اما یک اتفاق روند زندگی معمول آنها را تغییر داد. پدر امیرکیا به تپش می‌گوید: «سوم دی امسال بود که احساس کردیم امیرکیا مبتلا به سرماخوردگی شده است. پسرم را نزد دکتر بردیم و گفت احتمال دارد عفونت در خونش باشد. جواب آزمایش را برای دکتر بردیم و گفت هیچ عفونتی ندارد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

سه روز بعد، امیرکیا را به بیمارستان کودکان بردیم و او را سونوگرافی کردند. پس از آن دوباره از کرج به بیمارستان صارم در تهران رفتیم و از او سی‌تی‌ اسکن مغز گرفتند. تا شب در بیمارستان صارم بودیم و دوباره برگشتیم به محل زندگی‌مان که در کرج است.»
امیرکیا وضعیت مبهمی داشت و برای همین یکی از متخصصان اطفال در کرج به پدر او گفت پسرش را 24 تا 48 ساعت در بیمارستانی بستری کند تا مشخص شود او از چه مشکلی رنج می‌برد. پدر تمام کرج را زیرپا گذاشت اما نه در بیمارستان‌های دولتی و نه خصوصی، حتی یک تخت خالی هم پیدا نکرد. پدر که مستاصل شده بود، به بیمارستان‌های صارم، میلاد، کودکان مفید و هر بیمارستانی که می‌شناخت، مراجعه کرده و درنهایت امیرکیا را به بیمارستان کودکان در خیابان طالقانی منتقل کرد: «پسرم حالت بیقراری داشت. ساعت 2 و30 دقیقه نیمه شب 9 دی بود که به من اطلاع دادند پسرم تشنج کرده است. بعد از تزریق داروی لازم، امیدوار بودم که حال عمومی فرزندم بهتر شود، ولی پس از مدتی اعلام کردند او به کما رفته. بعد به ما گفتند که یک تخت در بیمارستان رسول اکرم(ص) خالی شده است و با آمبولانس پسرم را به بیمارستان منتقل کردیم. یکی از پزشکان بیمارستان فرزندم را معاینه کرد و گفت او دچار مرگ مغزی شده است و دیگر هیچ کاری از دست ما برای او برنمی‌آید، مگر این‌که معجزه رخ دهد. حتی همان آقای دکتر زحمت کشید و فرزندم را برای سی‌تی اسکن برد اما پس از مدتی گفت از نظر علمی و پزشکی هیچ راهی برای برگشت فرزندم وجود ندارد.»
پدر با این‌که تمام تلاشش را کرده بود تا جان پسرش را نجات دهد اما در برابر تقدیری که خداوند برای پسرکش رقم زده بود، تسلیم شد: «وقتی مرگ مغزی پسرم اعلام شد، یک لحظه با خودم گفتم بچه‌ام که دیگر به این دنیا برنمی‌گردد با اهدای عضو او حداقل به خانواده‌هایی امید بدهیم که فرزند بیمار دارند، چون تمام آزمایش‌های فرزندم نشان می‌داد او سالم است و هیچ مشکلی ندارد. حیف بود بدن سالم او را به خاک بسپارم. بحث اهدای عضو را با همسرم مطرح کردم و گفتم دلت را به این کار راضی کن تا چند پدر و مادر دیگر بتوانند از اعضای بدن فرشته کوچک ما استفاده کنند و داغ خنده‌های فرزندشان مانند ما به دل‌شان نماند. همسرم هم قبول کرد و پیکر فرزندم به بیمارستان سینا منتقل و دو کلیه و کبد او روز 12 دی ماه اهدا شد. البته علت فوت پسرم هنوز اعلام نشده است اما از بیمارستانی که پسرم در آن به کما رفت، شکایت کرده‌ام و گفته‌اند بین 75 روز تا دو ماه طول می‌کشد تا جواب پزشکی قانونی بیاید و علت فوت مشخص شود.»

منبع: ضمیمه تپش روزنامه جام‌جم

منبع: جام جم آنلاین

کلیدواژه: اهدا اعضای بدن زندگی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۳۲۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چگونه می‌توان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟

حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی یعقوبی گیلانی، کارشناس مذهبی و مدیر موسسه منبر آسمانی با اشاره به روایتی درمورد معیار اصلی مقام هر فردی نزد خداوند اظهار کرد: یکی از اصحاب صادق آل محمد علیهم‌السلام می‌گوید به امام صادق (ع) عرض کردم: آقاجان فلانی چه عبادت، دین و فضلی دارد! کنایه از این‌که خیلی مقامش والاست، اما امام علیه‌السلام سوالی درباره آن شخص از من پرسیدند که تمام معیار‌های مرا در شناخت افراد تغییر داد. امام صادق علیه‌السلام فرمودند: «فَقَالَ کَیْفَ عَقْلُهُ» «عقل او چگونه است؟»
 عرض کردم: نمی‌دانم بعد امام علیه‌السلام فرمودند: 
«فَقَالَ إِنَّ الثَّوَابَ عَلَى قَدْرِ الْعَقْلِ» «ثواب و پاداش را به اندازه عقل و با معیار خرد می‌دهند نه به مقدار حال و شور.»

داستان مرد عابد بنی اسرائیلی

بعد، امام جعفر صادق (ع) برای من داستانی از عابدی بنی اسرائیلی نقل کردند: همانا مردی از بنی‌اسرائیل خداوند را در جزیره‌ای دریایی که سرسبز و خرم بود عبادت می‌کرد. آن جزیره درختان بسیار و آبی فراوان داشت. فرشته‌ای از آن مکان می‌گذشت که آن عابد را دید. فرشته به خداوند عرض کرد: آیا ثواب این بنده را به من می‌نمایانی؟ خداوند آن را به وی نشان داد، فرشته آن را اندک و ناچیز پنداشت و از این ناهمخوانی ثواب کم و عبادت فراوان آن عابد تعجب کرد به همین خاطر خداوند به فرشته وحی کردند: با او همراه شو. فرشته به صورت انسانی در آن جا فرود آمد. مرد به او گفت: کیستی؟ فرشته گفت: من مردی عابد هستم که، چون آوازه مرتبه و عبادت تو در این مکان به من رسید به نزد تو آمدم تا خداوند را به همراه تو پرستش و عبادت نمایم. فرشته در آن روز با او بود. فردای آن روز فرشته به آن مرد گفت: منزلگاه تو چه سرسبز و خرم است! فقط برای عبادت شایسته است! مرد عابد به او گفت:، اما این‌جا عیبی دارد! فرشته گفت: چه عیبی؟ گفت: برای خداوند ما چارپایی نیست، اگر بر‌ای او الاغی بود او را در این مکان می‌چرانیدیم همانا سبزه‌ها در حال از بین رفتن هستند. فرشته که متعجب شده بود گفت: برای پروردگار تو الاغی نیست؟ (کنایه از اینکه این حرف یعنی چه، مگر خدا جسم است که اعضا و جوارح داشته باشد) گفت: اگر برای خداوند الاغی بود مثل چنین سبزه‌هایی از بین نمی‌رفت. خداوند به آن فرشته وحی فرستاد: «فَأَوْحَى الله إِلَى الْمَلَکِ إِنَّمَا أُثِیبُهُ عَلَى قَدْرِ عَقْلِهِ» «همانا من به میزان عقل او به او پاداش داده‌ام.»

شرح روایت شریف

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی گفت: این روایت می‌فرماید: ممکن است کسی دو رکعت نماز مختصر بخواند و ثواب عبادت جن و انس به او داده شود و ممکن است کسی تا صبح شیون و ناله کند و اشک بریزد، اما نماز پر لابه او را به چیزی نخرند. این سخن به شنونده سنگین آمد، برای همین امام جعفر صادق علیه‌السلام برای او داستانی نقل کردند تا ذهن وی مطلب گفته شده را بپذیرد. 

این کارشناس مذهبی تصریح کرد: امام صادق علیه‌السلام کوتاهی فکر برخی از مردم را با نقل این روایت توضیح می‌دهند و می‌فرمایند: زیبایی و شور عبادت او به‌گونه‌ای بوده است که حتی نظر فرشته‌ای را به خود جلب می‌کند و از شکوه آن سر تعظیم و درخواست در پیشگاه الهی فرود می‌آورد. شور در آن عابد خوب بوده است ولی شعوری در او نبوده است.

مشکل امروز جامعه مسلمانان

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی ادامه داد: متأسفانه، مشکل جامعه اسلامی نیز همین است. در جامعه اسلامی معیار و محک ارزش اعمال و کردار دیگران عقل و معرفت آنان قرار نمی‌گیرد و شور و حال را معیار و محک مرتبه معنوی افراد و گزینش آنان قرار می‌دهند. سینه و نوحه و فریاد و گاه نعره و کشیدن قمه و قداره فراوان است، اما شعور و معرفت اندک است. متأسفانه منبرها، مسجدها، حسینه‌ها، فقط از حال می‌گویند و سفارش می‌کنند که در مکه و طواف چنان کن و نماز و ذکر فراوانی به زائران می‌دهند و وقت فکر و اندیشه برای آنان نمی‌گذارند. وقتی شور فراوان و عقل اندک باشد، یک میلیارد مسلمان نمی‌توانند در تأمین هزینه خود توانا باشند. البته، عقل به معنای چیزی که آدمی را به قرب الهی نزدیک کند منظور ماست. عقلی که با آن به ستایش خداوند ایستاده می‌شود و سلامت دنیا و سعادت آخرت را به همراه دارد.

دو پایه اساسی عقل

این کارشناس مذهبی گفت: عقل دارای دو پایه اساسی است: 
• یکی آن که باعث شود خداوند را عبادت کند و قرب الهی را موجب شود. 

• دیگر آن که به سعادت و نعیم برسد و البته سعادت اخروی بدون تأمین دنیا ممکن نمی‌شود.

حال، یک سوال اساسی از همه مسلمین این است. 

مسلمانی که در تأمین هزینه زندگی خود درمانده است چگونه می‌تواند سلامت دنیا را داشته باشد و کسی که در دنیا سلامت ندارد چگونه به سعادت آخرت دست می‌یابد؟

 ملت ما با انقلاب عظیم و معنوی خود که به عشق امام حسین علیه‌السلام بوده است با معضل اقتصادی و ناتوانی در تأمین نان شب خود روبه‌روست.

کسی که توان تأمین نان دنیای خود را ندارد و نمی‌تواند دنیای خود را آباد کند، آخرت خود را نیز نمی‌تواند آباد کند! 

حجت‌الاسلام والمسلمین یعقوبی گیلانی اظهار کرد: یک میلیارد مسلمان اسیر دست غربیان هستند. آنان توان بالایی در مقابله با مسلمانان ندارند، بلکه این مسلمانان هستند که سست و ضعیف هستند. کسی که عقل ندارد نه تنها در برابر دشمن از او کاری نمی‌آید، بلکه وی در برابر دوستان نیز نمی‌داند چه می‌کند. انسان باید سعادت دنیا داشته باشد تا به آخرت دست یابد. بعد از انقلاب اسلامی، در مواردی گداپروری در جامعه باب شد و دولت‌ها به‌جای شغل، به مردم پول دهند. مردم نباید نان خود را با ذلت به دست آوردند. کار را نیز باید خود دنبال کرد و البته برای این کار باید کاردان بود.

عقل خودمان و اطرافیانمان را بسنجیم

این کارشناس مذهبی یادآور شد: آدم باید خود و اطرافیانش را آزمایش کند تا ببیند جزء کدام گروه قرار می‌گیرند. آیا خدایی ناکرده از جاهلان هستند یا از عاقلان؟

 امام صادق علیه‌السلام با این روایت به همه ما فهماندند که اگر کسی را در حال خوش عبادی دیدیم او را به عرش نبریم، بلکه ببینیم عقل و معرفت او چه اندازه است؟ درک او نسبت به دنیا و آخرت چگونه است؟ 

چقدر خوب است در مساجد، روایات باب عقل و جهل کتاب بحار و یا اصول کافی حتی شده از رو خوانده شود و اصلا هر شب بعد از هر نمازی یک سوال اعتقادی مطرح شود و از مردم خواسته شود تا جواب این سوال را پیدا کنند و خودشان روی این سوال فکر کنند تا راه امام صادق (ع) ادامه پیدا کند.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری قرآن و عترت

دیگر خبرها

  • ماندن توماس توخل در بایرن مونیخ، احتمالی که دیگر نمی‌توان آن را رد کرد
  • چگونه می‌توان راه و روش امام صادق (ع) را الگو قرار داد؟
  • یک فرد را در چه سنی می‌توان «پیر» دانست؟
  • چگونه می توان از شر موهای ناخواسته گوش خلاص شد؟
  • نمایشگاه کتاب کارناوال شادی است
  • عیسی قلی پور درگذشت
  • چرا نمی‌توان بالای کوه اورست تخم مرغ آب‌پز کرد؟
  • به بهانه روز معلم + فیلم
  • کاشت مو بدون جراحی با خواب طبیعی
  • پول‌ های زیر فرش/ پردرآمدترین مشاغل خانگی کدام‌اند؟